به گزارش مشرق، «مجتبی اصغری» در روزنامه «وطنامروز» نوشت:
بخش فارسی بیبیسی، زیرمجموعه سرویس جهانی
بیبیسی وابسته به وزارت خارجه بریتانیا با بودجه رسمی دولتی، مدتی است
تلاشها برای تبدیل شدن به قرارگاه مرکزی ساماندهی گروههای مختلف تروریست
علیه ایران را رونقی دوباره بخشیده و ظاهرا به حدی در تامین اهداف تعیین
شده از سوی دستگاه امنیتی و دیپلماسی انگلیس مصمم است که از شهرت یافتن به
عنوان «رسانه تروریستها»، برخلاف عرف و قانون همه دستگاههای خبری رسمی
جهان، واهمهای ندارد!
از کومله تا منافقین!
بیبیسی چندی پیش پس از حمایت مکرر از منافقین، «مصطفی هجری» دبیرکل حزب
منحله دموکرات را میهمان برنامه «به عبارت دیگر» کرد تا او از تریبون شبکه
سلطنتی بریتانیا بگوید «درخواستهای پیاپی از آمریکا و اسرائیل و عربستان
سعودی داشتهایم تا در راه مبارزه با ایران به ما کمک کنند و به طرف هر
کشوری که برای مقابله با ایران ما را یاری کند دست دوستی دراز میکنیم»!
هجری همان کسی است که پیشتر حضور سردار سلیمانی و سپاه قدس در خاک عراق
برای مبارزه با داعش را بسیار نگرانکننده و غیرقابل تحمل دانسته بود.
کمی قبلتر هم مصطفی هجری در مصاحبه با یک روزنامه اسرائیلی گفته بود
مبارزات ما در آینده پاسخ مىدهد؛ بهار کردى در ایران رخ خواهد داد و با
تغییر حاکمیت مرکزی در ایران و جایگزینی یک دولت دموکراتیک که به اداره
فدرالی ایران معتقد باشد، زمینه رعایت حقوقبشر در مناطق کردنشین فراهم
خواهد آمد. وی همچنین از دولت اسرائیل درخواست کرده بود برای مبارزه با
دشمن مشترک یعنی «ایران» به آنها کمک مالی و تسلیحاتی کند.
الگوسازی منافقین
در برنامه «پرگار» بیبیسی نیز در چند هفته اخیر، چهرههای شاخص گروههای
اپوزیسیون میهمان شدند تا با پادرمیانی این شبکه، به وحدت عملیاتی پیرامون
هدف ایجاد ناامنی برای «براندازی ایران» دست یابند. دست آخر نیز پس از
واکاوی اختلافات تاریخی و ارائه راهکار برای حل مسائل افتراقی، همان تیم
نشست مشترکی در پاریس با حزب کومله تحت عنوان «اتحاد برای دموکراسی» برگزار
کرد. گل بحثهای مطرح شده در میزگردهای بیبیسی حول این محور بود که
«اسرائیلستیزی» و مقابله با مدیریت «قدرت خارجی» در بحث هدایت ایران به
سمت آنچه «تحرک برای دستیابی به دموکراسی» میخوانند، به نفع اپوزیسیون
نیست و همه اقلیتها همچون منافقین باید زیر پرچم «قدرت خارجی»- بخوانید
انگلیس و اسرائیل و آمریکا- همقسم و متحد شوند.
نکته جالب ماجرا اینجاست که همگرایی مذکور بنا بر مستندات منتشر شده، به
خرج «سعودی» انجام میشود. پیشتر روزنامه عکاظ با اشاره به سفر 2 ماه قبل
«رزیتا لطفی» مدیر جایگزین «صادق صبا» در بیبیسی فارسی، فاش کرده بود
توافقاتی با این شبکه انگلیسی برای حمایت از اهداف گروههای تروریستی
تحتالحمایه سعودیها در منطقه از جمله منافقین، شکل گرفته است. جالبتر
اینکه «صادق صبا» نیز پس از بازنشستگی از کرسی مدیریت بیبیسی فارسی،
عهدهدار پروژه سعودی- صهیونیستی تاسیس شبکه فارسیزبان جدید شده است که
اتفاقا در سفر لطفی به ریاض، توافق شد در شبکه مذکور از 15 کارشناس
بیبیسی فارسی نیز استفاده شود.
از اتاق تا اتاق!
تبدیل شدن «بیبیسی» به رسانه رسمی تروریستهای ضدایرانی برای شبکهای که
سابقه تریبوندهی اختصاصی به جانیانی همچون «عبدالمالک ریگی» را در کارنامه
دارد و همه جنبشهای مردمی آزادیبخش را «تروریست» مینامد اما «داعش» را
«پیکارجو» و «جهادگر» معرفی میکند، مساله چندان دور از انتظار و عجیبی
نیست، آنچه در این میان قابل تامل است، فاشگویی اهداف و نقشههای آینده
وزارت خارجه انگلیس از رادیو و تلویزیون فارسی بیبیسی است. انگلیس به
عنوان عضوی از 1+5 تلاش بسیاری برای انعقاد برجام کرد و هماکنون نیز جک
استراو و نورمن لامونت به عنوان مدیران رسمی اتاق بازرگانی انگلیس و ایران
میکوشند نفوذ اقتصادی در کشورمان را در قالب طرح و نقشههای پسابرجامی به
اجرا برسانند. در چنین شرایطی انتظار میرود رادیکالیسم خبری و افراطگرایی
بیبیسی فارسی در حمایت از تروریستهای تجزیهطلب ایران، مورد توجه دولت و
وزارت امور خارجه کشورمان قرار گیرد. این اختلاف زیاد «اتاق خبر» انگلیس و
«اتاق بازرگانی» نشان از هماهنگی نقشههای اقتصادی و سیاسی دارد که در
ظاهر با نمایههای متفاوتی روی پرده رفتهاند... یکی با نقاب دوستی و تعامل
اقتصادی و دیگری با ظاهر رسمی تجزیهطلبی!
اما اهداف تحرکات اخیر بیبیسی در تلاش برای تبدیل شدن به قیم اشتراکی
اپوزیسیون برانداز ایران با حمایت مالی سعودی و برنامه استراتژیک
صهیونیستها چیست؟
جایگزین پروژه تغییر
1- اتحاد اپوزیسیون برانداز با هدف زمینهسازی برای اجرای «پلان B» نقشه
پساانتخابات ریاستجمهوری ایران در سال آینده و به عنوان پیشران طرح
«خاورمیانه جدید» صورت میگیرد. هدف آشکار آمریکا حفظ موقعیت فعلی حرکت به
سمت «تغییر ایران» از درون و دست برتر غربگرایان در قدرت است در کنار آن
اما فشارهای تروریستی از مرزها را شدت میبخشد تا در جایی، پروژه تغییر
داخلی و فعالیتهای تجزیهطلبانه به هم دست دهند. طبیعت سیاست خارجی آمریکا
به این شکل است که در صورت سر باز زدن کشورها و دولتها از اجرای «سیاست
امتیازدهی یکجانبه» در تعامل با ایالات متحده یا راضی نشدن به حداقل منافع،
به سمت نسخه «ناامنی داخلی» تغییر جهت میدهد. تجربه آمریکا حاکی از آن
است که ایجاد بحرانهای اقتصادی در ایران، برای جدایی مردم از نظام و به
راه انداختن جنبشهای خیابانی کافی نیست اما اگر روند مذکور با بروز
«ناامنی داخلی» به واسطه شیرینکاری گروههای تروریست همچون منافقین و
کومله و... همراه باشد، احتمال فروپاشی امنیت روانی جامعه بیشتر خواهد بود.
بازدارندگی تهدید امنیتی
2- دشمن روی ظرفیت تهدید نظام با اجرای شوی رسانهای و ایجاد جو در پیش
بودن ناامنی، به عنوان عامل بازدارنده ادامه سیاست منطقهای حساب باز کرده
است. کما اینکه بیبیسی مکرر میکوشد حضور مستشاران نظامی ایران در
فرامرزهای امنیتساز عراق و سوریه را مخالف با مولفههای امنیت داخلی نشان
دهد.
تصور آنها این است که مانور رسانهای مذکور همراه با اجرای چند حادثه
ضدامنیتی داخلی، بالاخره به واسطه بروز جو نارضایتی عمومی به بازگشت قاسم
سلیمانی از خیمه معاویه میانجامد و فتنه داخلی را کلید خواهد زد. در نتیجه
نقشه «خاورمیانه جدید» از فریز خارج شده و سعودیها فرصت مییابند با از
سرگیری خدمترسانی به اسرائیل به عنوان میانجی صلح «اعراب و صهیونیستها»،
مشروعیت حاکمیتی خود به عنوان رابط میان مسلمانان و اسرائیل را بازیابند و
آینده مبهم و تاریک آلسعود را از زیر سایه تردید، نجات بخشند.
نظم شکستخورده
اینها همه نشانههایی از استیصال «نظم آمریکایی- صهیونیستی» در برابر تبدیل
نقشه «خاورمیانه جدید» به عنوان عامل دوام لیبرال- سرمایهداری در منطقه
غرب و جنوب آسیا، به «ضد» خود است.
با این تحلیل تلاشهای بیبیسی فارسی در تخریب مجاهدان افغان پس از فاجعه
بمبگذاری در جریان تظاهرات صلحآمیز جنبش روشنایی نیز مهم میشود. خط
تفسیری برنامه «نوبت شما» در بحبوحه عزا و ماتم افغانها این بود که
مجاهدان خاک خود را در میانه ناامنی رها کردهاند و در سوریه و عراق
میجنگند، پس باید یقه «اسرائیل» را رها کنند و برگردند. این تحلیل در حالی
به مردم رنج کشیده افغانستان تحمیل میشد که بیبیسی همواره مجاهدان
افغان را در سیر تاریخی مبارزه با «دشمنان خارجی اشغالگر» اعم از شوروی و
آمریکا، تمسخر کرده و حتی مدافعان حرم با ملیت افغان را جنگجویان
غیرکارآمد، آموزش ندیده و پولکی خطاب کرده است!
تعامل و تقابل مصلحتی
فراموش نکنیم همانطور که پروژه «برجام» و تعامل با ایران از نقشههای قدیمی اتاق فکر راکفلرها بود و در «وطنامروز» نخستینبار از آن رونمایی شد، نقشه «براندازی ایران» از مسیر تقویت گروههای تجزیهطلب مطابق طرح نهایی «رفراندوم ایران» نیز محصول بخشی دیگر از اندیشکدههای تحتالحمایه راکفلرهاست که در آینده بیشتر از آن خواهیم نوشت. در هر حال مهم این است که عمیقا باور داشته باشیم سیاست خارجی دشمن بنا بر نیازهای روزآمد، از تعامل مصلحتی به تقابل مصلحتی مرتب تغییر میکند و اهداف اصلی لایتغیر باقی میماند. بیبیسی مطابق نسخههای تجویزی «چتم هاوس» آتشبیار معرکه باقی خواهد ماند و مفتخر به عنوان «رسانه تروریستها» احتمالا چند میلیون پوندی بیشتر از خزانه سعودیها دشت خواهد کرد اما نه محمد بن سلمان بر کرسی پادشاهی دوام خواهد یافت و نه اسرائیل رنگ امنیت را خواهد دید.